ای مسافر ! ای جدا ناشدنی ! گامت را آرام تر بردار ! از برم آرام تر بگذر ! تا به کام دل ببینمت
بگذار از اشک سرخ گذرگاهت را چراغان کنم...
ادامه مطلب ...بیابان را، سراسر، مه فرا گرفته است
چراغ قریه پنهان است
موجی گرم در خون بیابان است
بیابان، خسته
لب بسته
نفس بشکسته
در هذیان گرم عرق می ریزدش آهسته
از هر بند
***
ادامه مطلب ...دوستای گلم سلام اولین نوشته ی خودم را در پست جدیدم گذاشتم!
راستش تاحالا ننوشته بودم!
می خواهم بهم بگید اشکالم کجاست و برای شروع خوب است یا نه؟
برام نظر بگذارید و برای خواندنش به ادامه مطلب مراجعه کنید...
ممنونم