خواســــــــتم ی کار مفـــــید کنم و از ایــــــن به بــعد کتاب هایی رو که می خونم رو معـــرفی کنم و ی تیـــــکه ای از اون رو بذارم اینجا تا شــــــما هم اســتفاده کنــــیـــد.
کتاب: یـــک عـــاشـــقانه ی آرام
اثــــر: نـــــــادر ابــــــراهیــــمی
عاشق، روزها و شبهای هـــفته و ماه و سال را به حــــالِ خویش رهـا نمی کند.
عاشق شبیه نمی سازد.
عاشق،دمادم،چیزی را نو می کند-چیـزی ،حتی،بسیار بسیار کوچک را.
برای رسیـدن به اوج،از من بال و پـــر ِ جادو نـخواه!
هیچ چیـز همچون اراده به پـرواز،پریدن را آسان نمی کنـد.
______________________________________
عاشق این کتاب ام خیـلی حـرف ها برای گفتن داره! به نظـرم توی این کتاب گیـله مرد،نمونه ی یک مـرد ِ ایـده آل و هـدف دار و استـقلال یافته ای است!
مردی که نسبت به وطنش غـیرت و
نسبت به همـسر و فـرزندان ِ خود تعصب و وفاداری دارد!