حجم سبز

#همیشه آغاز راه دشوار است،عقاب در آغاز پر کشیدن پر می ریزد اما در اوج،حتی از بال هم بی نیاز است!#

حجم سبز

#همیشه آغاز راه دشوار است،عقاب در آغاز پر کشیدن پر می ریزد اما در اوج،حتی از بال هم بی نیاز است!#

کتــــــــاب

خواســــــــتم ی کار مفـــــید کنم و از ایــــــن به بــعد کتاب هایی رو که می خونم رو معـــرفی کنم و ی تیـــــکه ای از اون رو بذارم اینجا تا شــــــما هم اســتفاده کنــــیـــد.


کتاب: یـــک عـــاشـــقانه ی آرام

اثــــر: نـــــــادر ابــــــراهیــــمی


عاشق، روزها و شبهای هـــفته و ماه و سال را به حــــالِ خویش رهـا نمی کند.

عاشق شبیه نمی سازد.

عاشق،دمادم،چیزی را نو می کند-چیـزی ،حتی،بسیار بسیار کوچک را.

 برای رسیـدن به اوج،از من بال و پـــر ِ جادو نـخواه!

هیچ چیـز همچون اراده به پـرواز،پریدن را آسان نمی کنـد.

______________________________________

عاشق این کتاب ام خیـلی حـرف ها برای گفتن داره! به نظـرم توی این کتاب گیـله مرد،نمونه ی یک مـرد ِ ایـده آل و هـدف دار و استـقلال یافته ای است!

مردی که نسبت به وطنش غـیرت و نسبت به همـسر و فـرزندان ِ خود تعصب و وفاداری دارد!

برای دوست داشتنی ترین فــــــرد زندگی ام...

خواهـرم;


دوسال است که میلاد زیبایت می آیند و می روند و من برایــــت هــــدیه ای کـــه لایـق ِ تو باشد پیـدا نکرده ام...

با انــــــدک پولی که داشـتم تمامی مغــازه های شهـر را گشتم اما هـرگز آن هـدیه مورد نظر یافــــــت نشد...

پـس تصمیم گرفتم حال که 5 ماه از میـــــلادت می گذرد و مــــــن فرصــتی دارم برایت بنویسم ، آنرا در قـــلب زیبایت به یـادگار بگذارم...


تــــــــو

دوست داشتنی ترین فرد زنــــــدگی ام پس از پدر و مادرم هستی...

هـــــرگز نتوانسته ام به زبان بگویم چقـــدر در زندگی ام ارزش داری...

حــال

که فـرصتی برای ابراز وجود دارم بـگذار بگویم که چقـــدر دلم میخواهد تـــو را در آغـوش بگیرم و بـا تمام وجود گفته های دلم را به تو بگویم...

اما نمی دانم چرا نویسنده ها نمی توانند درست لب به سخن بگشـایند...!البته اگر نام خود را نویسنده بگذارم...!

ایـــــــن قلم بارها برایت نوشته،اما دل مـــن نخواست که نوشته های قـلم را به نمایش تو بگذارد چون تو لایق بهتریــن هایی...

بگذار طفره نروم و حـرف دلــــم را به تو بگویم که:

چقــــدر برایم در زندگی مهم و چقــدر تو را دوست دارم...


ارزش خودت را همیـشه و در هـر شرایطی حفظ کــن و بدان هـر جا که باشی تــحت هـــر شرایـطی قلــــب خواهر کوچکت در تلاطم برای تـــــــوســـت و همیشه برایـــت از خــــدا بهــــترین ها را می خواهـــم چـــــون لایـق بهترین هایی..


# اندک نوشته هایم برای تو

# یهو دلم خواست تصمیمی که چندیــــن ماه است انجام دهم را امشب انجام دهــــــم!

# نمی دونم چرا احساس می کنم کارها خیلی مرا از تو دور کرده!...

بازگشت!

دوباره اومدم...

خیلی وقت بـــود که نیومده بودم اینجا و بنویسم

راستش خوب چیزی هم نداشتم که بنویسم...

شرمنده اگه دیر میام آخه وقتی از دانشگاه میام خیلی خسته ام و تا امروز امتحان داشتم!

خدا روشکر که تموم شد


 *خدایا شکرت